پست یازدهم

آخرین مطالب

امکانات وب

پست دوازدهم

با چشم های درشت مسحور کننده

شعری میخواهد

که مثل شاخه بابونه ای

بیاویزدش

از آبشار بلند گیسو ها

یا سرمه سا

حواله چشم های خمار کند.

اما من

از کلاف کلمه های سردرگمی

که در بساط دارم

گرمترین هایشان را

با وسواس بر میگزینم

تا تنپوشانه

شعری ببافم

که بیشتر بکار بیایدش

در این سرمای آستانه دیماه.

پست یازدهم...

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 44 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 3:20

پست سوم...

سال جدید رو به همه تبریک میگم و پست سوم رو به آرش تقدیم می کنم....۱- آرام‏...‏ روى سفيدى كاغذ‏‏ دراز كشيده‏اى ...‏ ‏ و دلم نمى‏آيد بيدارت كنم‏‏ كه به كارهاى دنيا برسم ...‏ ‏ مى‏دانم‏ همين كه لاى اين ملاّفه‏ها... ‏ مى‏توانم‏ ‏ لطافت شعر ن پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 73 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست چهارم...

سلام... نمیدونم چه طور باید ابراز شرمندگی کنم... ولی این چند وقت که وبلاگ رو به روز نکردم دنبال بهانه ای (مثل یه شعر جدید) میگشتم ... ولی بهار فصل من نیست... و این یکی ، از شعرای قدیمیترِ منِ که با عرض معذرت تقدیم میشه... غرق نگاهت شدم... سر از دریاهای دور درآوردم نفس می کشیدی... پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 50 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست پنجم

«آکاردئون » حتماً این آکاردئون کهنه را زمانی یک نوازنده عاشق دوره گرد توی صندوقچه پنهان کرده که دختر همسایه... از صداهایی که همه می گویند شبیه راه رفتن گربه روی کلیدهای پیانوست میفهمد چقدر دوستش دارم. نوشته شده توسط حامد کریمی در ۱۳۸ پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 78 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست ششم

« آشوب » پنجره را باز می کنم... دیوار رو به رو با همه آجرهایش زل می زند توی چشم هام. هرچه قدر از دیوار بالا می روم آسمانی که تعریفش را می کردی نمی بینم. پنجره را می بندم... به مورچه ها اجازه می دهم تا می توانن پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 68 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست هفتم

و سال بدی که تمام شد ... ۱- « سوشیانت » مرتضی این لباس کار را هرچه قدر هم که بشویی باز انگلیسی است ولباس های ما موروثی بوی خون می دهد. شرجی خیلی ها را در خود حل می کند و قطره قطره به سمت ریه های چرب کارگران شرک پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 79 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

این پست نیست

Designer : hamed karimi --> شیست> حامد کریمی http://shist.blogfa.com بغض را میشود قورت داد کلمه را ...نه شعر های حامد کریمی پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 63 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست هشتم

«منولوگ کوتاهی درباره چکاندن » حواست کجاست ؟ کلاه‌خودت را کجا گذاشته ای سرباز !؟ تو با این گلوله خواهی مرد ! و من با آه زنانی که دوستت دارند. مرز هر دوی ما را شهید خواهد خواند نگران مادرانمان باش که با پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 68 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست نهم

نه حسرت گذشته ای... نه دلهره آینده ای... آدم های توی عکس در یک لحظه زندگی می کنند و همیشه ؛ برایشان همان لحظه است . تا ابدالدهر فرصت دارند از شیرینی آدامس شیکی ، که در دهان دارند لذت ببرند یا تا دنیا دنیاست نگران این باشند که لبخندش پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 49 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56

پست دهم

«قایم باشک»آرام باش نفس نفس نزن در این چنار نیمه سوخته کسی پیدایت نمیکند من... هزار سال پیش همینجا گم شدم . نوشته شده توسط حامد کریمی در ۱۳۹۲/۰۲/۲۵ | موضوع: پست یازدهم...ادامه مطلب

ما را در سایت پست یازدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shist بازدید : 56 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 1:56